محمدباقر قالیباف ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت زهرا (س) و روز زن عنوان کرد: وقتی نام معلم شنیده میشود، در ذهن هر انسان منصفی تبلور پاکیها، زیباییها، صبر، محبت، صداقت و قناعت نقش میبندد.
شهردار تهران همچنین با تاکید بر این که هر مسیر و راهی در زندگی به جز هدف رشد و تعالی انسان در این دنیا، باطل است، گفت: ما این مهم را از بزرگان دین، فقها، ائمه اطهار (ع) و اهل بیت (ع) آموختهایم و اگر در نظام اسلامی که با این همه مجاهدت و مبارزه شکل گرفته است هدفی غیر از این را دنبال کنیم، مسیر را گم کردهایم.
وی ادامه داد: هیچ گاه ملاک ارزیابی کارنامه یک مدیر، مسئول، شهردار، وزیر و رئیس دولت این نیست که بگوید چقدر شهر، فضای سبز، پل، راه و مترو ساختهام بلکه این است که بگوید چقدر از شهروندان شهری که آن را مدیریت می کنم، عبادت خدا را میکنند، چقدر از انسانیت در این شهر باقی مانده است و چقدر این انسانها آزاده اند. منظور این نیست که راه و مترو نسازیم بلکه این است که اینها وسیلهاند و هدف رشد و تعالی است، افزود: هرچند که در حال حاضر ارزیابیها این گونه نیست اما اگر این مهم اتفاق افتاد، آن مدیر موفق تلقی میشود.
مهمترین اظهارات شهردار تهران در این مراسم به نقل از مهر در زیر آمده است:
- اقدامات فرهنگی و اجتماعی شهرداری و لزوم فعالیت در راستای رشد و تعالی انسان؛ معتقدم تلاشهای ما در شهرداری و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقدامات روبنایی است چرا که افزایش تعداد صندلی سینما و افزایش تیراژ کتاب هر چند که بخشی از فرهنگ است اما به معنای انجام کار فرهنگی نیست. این موارد تنها بستر و زمینه لازم برای کار فرهنگی هستند.
- کار فرهنگی یعنی آموزش و پرورش، آموزشی که غایت و هدف آن پرورش جان انسانها و سوق دادن آنها به سوی تعالی معنوی است. در فرهنگ دینی برای آموزش هدف غایی و نهایی نجات انسانها است. از این جهت است که گفتهاند پیامبران آموزگاران حقیقی بشریت هستند و تمام معلمان ادامه دهنده مسیر پیامبران الهی هستند؛ چون با پرورش روح و جان انسانها یک جامعه سروکار دارند.
- انتقاد از این که اکنون بیشتر معلمان در کشور ما به دلیل دغدغه معیشتی دو شغلهاند و اگر این طور نباشد قادر به اداره زندگی نیستند؛ معلمان ما به دنبال رزق حلال هستند و جز این که برای گذران زندگی دو شغله باشند یا چند شیفت کار کنند راه دیگری ندارند. سه شیفت کار کردن معلمان با کرامت آنها سازگار نیست.
- تاکید بر اهمیت فرهنگ در یک جامعه به ویژه جامعه دینی ؛ فرهنگ مظلوم است. دلیل اینکه معلمان در تنگنای معیشتی هستند نگاه نادرستی است که به فرهنگ وجود دارد. فرهنگ مظلوم است و مظلومیت فرهنگی هم در وضعیت معلمان نمایان است. ما نگاهمان راباید به فرهنگ تغییر دهیم. فرهنگ اساس قدرت ملی ماست. فرهنگ مصرف کننده نیست. تولید فرهنگی مولد قدرت ملی است. با این نگاه باید وضعیت معلمان در همه حوزهها تغییر کند. چرا باید وضعیت کسانی که در حوزههای دیگر فعالند بهتر از معلمان باشد. این نشانه مظلومیت فرهنگ است.
- اعتقاد راسخ و باور عمیقم بر کار فرهنگی است و منابع انسانی را مهمترین موضوع کشور میدانم.
- اولین اتفاقی که در دوران مدیریتم در نیروی انتظامی افتاد افتتاح یک دانشگاه تمام عیار پلیس در منطقه 22 تهران بود که حدود 18 ماه طول کشید و ثمرات بسیار زیادی برای نیروی انتظامی دربرداشت. ما در نیروی انتظامی و شهرداری نشان دادیم که سرمایه گذاری بر روی نیروی انسانی میتواند ضامن موفقیت هر سازمان و نهادی در اجرای بهینه وظایف خود باشد. این رویه در دولت نیز باید پیگیری شود و بی تردید اساس و پایه چنین حرکتی هم در آموزش و پرورش است.
- معتقدم در آموزش و پرورش سرمایه انسانی زیادی وجود دارد. منابع انسانی سرمایه اصلی هر سازمانی هستند و این سرمایه میتواند منابع مادی را نیز ایجاد کند؛ اما در حال حاضر و در شرایطی که بهترین منابع انسانی را در اختیار داریم؛ مدیریت، حلقه گم شدهای است که مانع استفاده درست از این سرمایهها میشود.
- ما در دهه 80 هم نفت را 10 دلاری فروختیم و هم 120 دلاری؛ ولی تفاوتی در کیفیت و سطح زندگی مردم ایجاد نشد. اینکه ما بزرگترین سرمایههای مادی و انسانی را در اختیار داریم و نمیتوانیم از آنها به نحو درستی استفاده کنیم ناشی از فقدان یک مدیریت کارامد و عقلانی است که بتواند این از این سرمایهها به درستی استفاده کند.
- اطمینان میدهم در صورت توفیق خدمت، در هر شرایط اقتصادی و حتی در شرایط تحریم، برای خوب اداره کردن دو وزراتخانه مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی، هیچ بهانهای باقی نگذارم. بنده مطالبات معلمان را میدانم و برای فراهم کردن آنها برنامه دقیق دارم.
- میدانم اگر در دولت باشم برخی از کارهای زیربنایی که در دوران مدیریتم انجام خواهم داد ثمره زودرس نخواهد داشت. اطمینان دارم که در پایان دولت، سرمایههای انسانی ارزشمندی در این کشور رشد خواهد کرد که میتوانیم انقلاب، نظام و مدیریت کشورمان را با اطمینان به دست آنها بسپاریم. تردیدی نداریم که سرمایه گذاری در فرهنگ و به ویژه حوزه آموزش و پرورش جزو پربازده ترین سرمایهگذاریهاست. آینده ما منوط به سرمایه گذاری در حوزه آموزش و پرورش است.
- تحلیل اوضاع اقتصادی ؛ باید توجه کنیم وضعیت دشوار اقتصادی امروز گرچه ظاهری اقتصادی دارد ولی راه حل آن اقتصادی نیست؛ بلکه همانطور که ریشه مشکلات اقتصادی امروز مدیریتی است؛ پس راه حل آن هم مدیریتی است. بر این اساس است که تاکید میکنم با حل و رفع چالش مدیریتی و تحقق یک مدیریت جهادی دارای کارنامه و برنامه؛ این نابسامانی اقتصادی ظرف دو سال قابل ساماندهی است. باز هم تاکید میکنم که ریشه این وضعیت نابسامان بیش از هر چیزی در بی تدبیری مدیریتی است؛ مدیریتی که عمیقا درگیر سیاست زدگی و روزمرگی است.
- مثال مشخص سیاست زدگی این است که وقتی یک رئیس جمهور اصلاح طلب یا اصولگرا بر سرکار میآید در سازمانهای زیر مجموعه دولت از وزیر تا فراش راجابه جا میکند. این یعنی اینکه انتصابها و جابجاییها نه بر اساس شایستگیها و لیاقتها بلکه بر اساس ملاحظات باندی و گروهی است. سوال من این است که این نوع تغییر و تحولات بر اساس کدام منطق دینی و انقلابی قابل دفاع است؟ نگاه سیاست زده به هرحوزهای مخرب است اما در حوزه فرهنگ و آموزش فاجعه است و متاسفانه ما در این حوزه دچار مشکلات جدی هستیم.
- روند معقول و اصولی در انتصاب این است که فرد مسئول باید به نظام اسلامی و ولایت فقیه عشق بورزد و همچنین مدیر لایق و کارآمدی باشد. با احراز این دو شرط دیگر اینکه فردی مخالف من یا موافق من است مهم نیست و من اگر او را بر اساس اینکه جزیی از گروه من نیست کنار بگذارم کاری غیرانقلابی و خلاف مصالح نظام انجام دادهام و در دام سیاست زدگی افتادهام.
- بنده در اینجا به صراحت عرض میکنم اگر توفیق خدمت پیدا کنم این رویهها را برهم خواهم زد و معیارم در به کارگیری افراد تنها شایستگی و باور و تعلق خاطر آنها به انقلاب و ولایت خواهد بود.
- تضمین این حرف بنده هم کارنامه و عملکردی است که داشتهام. در زمان مدیریت من در شهرداری کسانی بودهاند که مخالف دیدگاههای بنده بودهاند و با وجود اینکه در اوایل خدمتم در شهرداری به عنوان مثال یک نفر از همین منتقدان؛ معاون یکی از مناطق بود امروز به عنوان یکی از معاونان شهردار در حال کار و خدمت است و بنده وقتی که دیدم ایشان آن دو ویژگی را که عرض کردم دارد دلیلی ندارد که از تواناییاش استفاده نکنم.
- باور فرهنگ جبهه و مدیریت جهادی حضور میدانی در عرصه خدمت برای پیشبرد امور است. اگر توفیق خدمت پیدا کنم هیچ گاه وزیرانی مثل وزیر آموزش و پرورش و آموزش عالی و اقتصاد را به دفتر دولت دعوت نمیکنم؛ بلکه به وزارت خانهها مراجعه میکنم و به صورت میدانی در جریان روند امور و تصمیم گیریها قرار خواهم گرفت. این به معنای دخالت در امور نیست بلکه به معنای حضور برای یک تحقق تصمیم درست و اجرای صحیح آن تصمیم است.
- نباید هیچ تصمیمی بدون مشورت و خرد جمعی گرفته شود. اجازه نخواهیم داد هرکارشکن و سیاست زدهای در اجرای تصمیمات متکی بر خرد جمعی خللی ایجاد کند. برنامهها باید براساس عقلانیت و خرد جمعی اتخاذ و به صورت قاطع اجرا شوند.
- اطمینان می دهم در طول 8 سال گذشته در حوزه مدیریت شهرداری تهران هیچ کار و برنامهای بدون خرد جمعی دنبال نشده است و بر این اساس معتقدیم دولتی که بر سر کار خواهد آمد باید برنامه، کارنامه و تیم داشته باشد تا بتواند تصمیمات درستی اتخاذ و با قاطعیت آنها را اجرا کند.
- خطاب به معلمان ؛ شما که آبرو و وقت خود و خانواده را در کلاس مدرسه گذاشتید این قول را میدهم که به فضل الهی و به کمک یکایک شما و ارواح طیبه شهدا با کارم جبران کنم تا شما شرمنده محله، مدرسه و شهرتان نباشید و به راهتان ادامه دهید.